در مورد بررسی زندگی تعددی و شرایط و سختی ها برای همتاها در زندگی تعددی می تونم موارد زیر رو بگم
اول از همه زندگی مخفیانه . گاهی همسر دوم بنا به شرایطی راضی می شه که زندگی تعددی رو مخفیانه و به دور از چشم و اگاهی همسر اول شروع کنه. که خوب درد سر ها مشکلات بسیاری داری. مانند تنهایی شبها . یا همیشه در ترس بودن یا نداشتن ارتباط با خانواده همسر. از طرفی وقتی همسر اول بفهمه زندگی اش خیلی دچار تنش می شه و خدای نکرده حتی شاید متزل بشه. اینگونه تعدد برای زن اول هم بسیار آسیب زننده است و همسر اول بسیار صدمه می بینه که دلایل اونو قبلا گفتیم.
گاهی همسر اول از تعدد اطلاع داره اما راصی نیست و حسادت داره و مرتب برای همسر دوم مشکل درست می کنه.
گاهی علی رقم راضی بودن همسر اول،خانواده شوهر راضی نیست و عروسشون رو نمی پذیرند و برای اونها مشکل درست می کنند و همسر دوم نمی تونه ارتباط فامیلی طبیعی رو داشته باشه.
اما وقتی همسر اول و خانواده شوهر راضی باشن ، وقتی همسر دوم وارد زندگی تعددی می شه باید توانایی تعامل با دیگران داشته باشه و بتونه با اخلاقهای مختلف کنار بیاد. انسانهایی که برون گرا هستند مثلا و با افراد مختلف سریع ارتباط برقرار می کنند معمولا در این زمینه راحتترند. مثلا همسر دوم باید با همسر اول و شوهرش ارتباط سالم برقرار کنه و به شناختی از اخلاق و روحیات طرف مقابل برسه. اگر اونها فرزند هم داشته باشند باز باید خودش رو با چند نفر جور کنه. اگر همسر سوم و چهارم باشه ، این دامنه گسترده تر می شه. اما برای همسر اول و بچه ها بدین صورته که فقط باید خودشون رو با همسر دوم جور کنن. البته اگر همسر دوم بچه داشته باشه برای اونها هم شرایط یکسانی پیش میاد. از طرفی این حالت در ازدواج های اولی که با مرد یا زن بچه دار صورت می گیره هم هست. البته همه اینها قبل از ورود به تعدد و با شناخت اولیه ، کاملا واضح و مشخصه و فرد با علم و آگاهی به این موارد می ره جلو.
مورد دیگه اینکه برای همسر دوم، همین که می خواد زندگی جدیدی بسازه، موتور حرکت هست و انرژی می ده . در مقابلش فرزندان و همسر اول احساس از دست دادن موقعیت و محبت و . دارند و این یک نکته منفی است و باید ایمان و روحیه بالا داشته باشند تا بتونند حداقل خودشون رو حفظ کنن .
همتا در مقام مقایسه می گفت که زن اول جایگاهش تثبیت شده است و زن دوم نه. که به نظر من این قیاس اشتباهه. چون همسر اول به قول همتا بعد از سالها زندگی به این تثبیت و جایگاه رسیده و مسائل زیادی پشت سر گذاشته و سختی های زیادی کشیده، همسر دوم اول راهه و باید همین دوران رو سپری کنه تا به همون جایگاه برسه . به عبارتی این تثبیت و جایگاه فقط در گذر زمان و نشان دادن خودمون تو شرایط مختلف زندگی بوجود میاد و چیزی نیست که از اول وجود داشته باشه.
اما از طرفی مرد در زمان همسر اول ناپختگی های فروان داشته . عدم شناخت ن و روحیات و یا اخلاق و رفتاری که در گذر زمان تغییر کرده و رشد پیدا کرده. همسر دوم دیگر این مشکلات رو نداره و از اول با مردی زندگی رو شروع می کنه که خیلی مشکلات توی اون کمتره و شناخت خیلی بهتری نسبت به ن داره. اگر چه شاید خودش این رو درک نکنه ولی همسر اول خوب اون رو درک می کنه چون کاملا متوجه تفاوتهای رفتاری همسر تو شرایط مشابه می شه.
از سمت دیگه معمولا در زندگی تعددی خانواده همسر اول خیلی مخالفت می کنن. قهر می کنن و . . اما خانواده همسر دوم معمولا بالاخره با پذیرش و رضایت، دخترشون رو عروس می کنن . و اینجا سیستم زندگی و خانواده و ارتباطی همسر اول و فرزندان بهم می ریزه.
از طرفی بسیاری از اوقات مرد تمایل بیشتری به مصاحبت و . با همسر دوم داره . به دلیل تازگی و . . این ممکنه موجب سردتر شدن روابط همسر اول بشه.و یا اگر همسر اول فرزندانی داشته باشه ، بسیاری از اوقاتش با بچه ها گرفته می شه و اوقات اندک باقی مانده هم ممکنه توسط همتا پر بشه برای همین خلاء بیشتری حس کنه. مثلا با وجود بچه کوچک حتی از شبهاش هم نتونه بهره ببره.درواقع همتا و همسر باهم می رن به رخت خواب و حرفها و درد دلهاشون رو دارن و . ولی همسر اول وقتی می تونه بره تو رخت خواب که همسر خوابه. خوب اینجا هم همتا می تونه در شبهایی که نوبت همسر اوله اون بچه رو نگه داره تا همسر اول به شبش برسه و این خلاء کمتر شه.
از طرفی همسر اول کل وقت و داشته های خودش رو برای زندگی داده در حالی که همسر دوم معمولا سعی می کنه این جور موارد رو برای خودش حفظ بکنه .
از طرفی نگاه افراد جامعه در زندگی تعددی به همسر اول ، به مانند زنی هست که مشکلی داشته و . و به زن دوم به مانند زنی هست که خواسته زندگی اول رو از بین ببره.
به نظر من زندگی تعددی مانند تک همسری مسائلی داره که باید اونها رو پذیرفت و حل کرد. نباید توقع داشت زندگی کاملا بدون
مساله باشه . این غیر ممکنه . اما بدترین قسمت تعدد رفتار اجتماع و اطرافیان هست. رفتار و نوع برخورد دیگران که ناحق هم هست اذیت کننده است . امیدوارم خداوند ان را نیز رفع کند با ظهور هر جه سریع تر حضرت صاحب امان عج
می دونید داشتن همتا اصلا چیز بدی نیست . خیلی خیلی هم خوبه. اما تا زمانی که محبت و تکیه گاهتون رو داشته باشید ، اگر تکیه گاه و محبت همسرتون و خلوتی که باهاش داشتید رو از دست بدید صدمه زننده خواهد بود. البته من همیشه با خودم می گم اگر من نمی تونم چیزی رو داشته باشم چرا باید نتونم ببینم دیگری اونو داشته باشه. از طرفی همسر اینجوری باکسی هست و باهاش آرامش داره. خوب اگر من اونو دوست دارم باید از خوشحالی همسر خوشحال شم. لا اقل اون خوشبخته. اگر چه هر زنی دوست داره ببینه همسرش با اون به آرامش می رسه و اگر تو تعدد حس کنه که دیگه برای همسرش آرامش بخش نیست صدمه می بینه.
درباره این سایت